عشق آمازونی (جلد دوم) به قلم آمنه آبدار
پارت بیست
زمان ارسال : ۹۲۸ روز پیش
تقریبا داد زدم:
- عمرا... من با این پسره آشتی نمی کنم!
انگشت اشاره ای رو روی بینی و دهنش گذاشت.
- هیشش...
لبخندی زدم و با شیطنت ابرویی بالا انداختم.
- سوسماز!
خندید و گفت:< ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ی ادم بیکار
60اقا نامردیه دریا هم چش رنگی علیم چش رنگی