پارت ده

زمان ارسال : ۱۱۱۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 11 دقیقه

 دخترک گریه‌کنان به آغوش شیوا رفت و آهسته هق می‌زد. شیوا پریشان و حرص‌آلود کنار گوشش پچ زد:

- احمق چرا تغییر مسیر دادی؟ نگفتی پرت بشی پایین؟! صورتت زخمی شده؛ جواب بابا رو چی بدم؟

ساحل دل‌نگران پیش آمد و با دیدن شیدا لب زد:

- چی شدی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.