منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت بیست و هفتم :
شونه هاش و بالا انداخت.
_به من چه...
چشمای پسره بسته بود و هی تکون تکون میخورد.
به سمتش رفتم و کنارش خم شدم.
_هوی...
سرش و تکونی داد.
آروم گفتم:
_دهنت و آروم باز میکنم اگه داد و بی داد کنی یه تیزی تو دستمه گلوت و گوش تا گوش میبرم حالیته؟
آردا علامت میداد که داراین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۲۱۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.