ماه قلب من به قلم فاطمه سیاوشی
پارت بیست و سوم :
زهرا خانوم وضو گرفت و سجاده¬اش را که همیشه همراهش بود را رو به قبله پهن کرد. اونقدر با دیدنش آرام گرفتم که با اشتیاق بهش نگاه کردم و اون جو معنوی رویم اثر گذاشت...صدای قرآنش که در خانه پیچید. آرامش گرفتم و خوابم رفت با آن صدای ملکوتی. صبح زود از خواب بلند شدم، لباس¬های مشکی¬ام را
...
60نویسنده عزیز رمان جذابیه لطفاََ عکس شخصیت های جدید رمان بندازین