از خود رانده به قلم سنا فرخی
پارت سیزده
زمان ارسال : ۱۱۲۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
نگاهش به قطراتی بود که منظم از محفظه، داخل لوله سرم میچکید. هنوز هم تمام تنش کرخت بود و درد میکرد. بغضی بی سر و ته در گلویش بود و عذاب وجدان تنهایش نمیگذاشت. همچنان میلرزید و پتو را تا گردن روی خود کشیده بود. گه گاهی چشمانش بسته میشد و یکی از در ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Echa
00زنش داره تو تب میسوزه بعد این ول کرد رفت پیش رکسانا؟؟ ای مردک جومونگ نما