پارت هفتم

زمان ارسال : ۱۱۲۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

 کمتر از یک ساعت دیگر، فرهاد به خانه رسید. با پارک کردن ماشین، طول حیاط را دوان دوان طی کرد. وارد خانه که شد، فرنگیس را روی صندلی راک دید که اخم‌آلود نگاهش را به رو به رو دوخته و با حرص لب می‌فشرد. فرزاد و شیدا روی مبل نشسته بودند و سکوتی سنگین بر فض ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.