پارت ششم

زمان ارسال : ۹۴۲ روز پیش

که بوس می خواستی یزدان؟ که بوس می خواستی بدی دلارام؟ تا من هستم همه کارهایتان هچ به هچ است... من بسی دختر خوبی ام! نمی ذارم به گناه آلوده شین.



چند دقیقه بعد آخ و اوخشون تموم شد و یزدان با حرص دستی به صورتش کشید.

- چی از جون ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید