حکم کن به قلم مرجان فریدی
پارت سیزده :
نگاه خیره ام را از ایلین گرفتم و ارام گفتم:
-همیشه که ته قصه ها بد نیست!
ایلین نیشخند زد و با خنده با دستش به جلویش اشاره کرد:
-دنیا مثل رستورانه!
خیره نگاهش کردم که برخواست و حس کردم چانه اش می لرزد اما با خنده ادامه داد: ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
حدیثه
00عالی 💜😉