رمان مدیر معاون (عشق سریالی) - VIP به قلم نسترن قره داغی
پارت ششم
زمان ارسال : ۱۲۶۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
ناراحت دستی به صورتش کشید و همونطور که پاکت سیگاری از جیبش در میآورد لب زد: ای بابا، من این دختره رو میخوام! میثم تو میتونی...
میون حرفش پریدم و با جدیدت گفتم: نه هامین! خواهش میکنم از من چیزی نخواه، چون معراج فکر میکنه من ه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Oo
00....