پارت دوم

زمان ارسال : ۹۶۰ روز پیش

شکور حسابی مظلوم بود جوری که نگاش می کنی دلت براش کباب میشه. ریشخندی کردمو با خودم گفتم عجب جواب دندون شکنی به اون صبری از خدا بی خبر دادم. حالا نه اینکه نشه نگاش کرد ولی خب وضعیت من معلومه فک نکنم تا آخر عمرم بتونم ازدواج کنم بعدشم کجای دنیا اینجوری میرن خواستگاری و پیشنهاد موا
158
117,736 تعداد بازدید
264 تعداد نظر
37 تعداد پارت

توجه کنید :

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ماریا

    50

    خوشمان امد. ب نظر خوب میا اولش ک قلم خوبی داره دیگه تا اخرشو نمیدونم🙂❤خب بازم ماریا رو میبینین ک توی این رمانم نظر داد😐😂😂

    ۳ سال پیش
  • مریم

    51

    تو خلاصه نوشته بچشو از دست میده بچش میمیره یا ازش میگیرنش

    ۳ سال پیش
  • تی تی

    70

    جالب شد

    ۳ سال پیش
  • افرا

    60

    به نظر جالبه خوشمان امد 😍❤❤❤

    ۳ سال پیش
  • __♡ftm♡__

    50

    😍♥

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید