پارت پنجم

زمان ارسال : ۱۱۴۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 14 دقیقه

با انگشت شصت و اشاره‌م چشم‌هام رو فشردم و کلافه زمزمه کردم:

- بهتر! اون می‌دونه از دست ساسان فرار کردم. کاش می‌شد بهش می‌گفتم نذاره اون پسره الدنگ پیدام کنه.

- بزار چند وقت بگذره، می‌تونی بهش بگی. آب‌ها که از آسیاب افتاد خودت بهش زنگ بزن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.