پارت پنجم

زمان ارسال : ۱۲۶۷ روز پیش

با لرزش گوشیم

صدای آهنگ رو کم کردم و تماس از خونه بود

-بله؟

هیچ صدای نیومد...متعجب گفتم:

-سارینا!؟

-د..دنیز

خیره به دویست و هفت نوک مدادی جلوم گفتم:

-مامان! صدات چرا این طوریه؟

زد زیر گریه و با ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید