پارت پنجاه

زمان ارسال : ۱۲۲۳ روز پیش

با حیرت ازش فاصله گرفتم:

-برو پی کارت عوضی!

نیشخندی زد و خیره نگاهم کرد.

-کجا برم؟

با حرص و اعصبانیت دندونام و رو هم سابیدم.

حالم خوب نبود.موج عظیمی از احساسات مختلف و داشتم تجربه میکردم.

غم...هیجان...اعصبانی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید