منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت پانزده :
دستاش دور کمرم و زیر زانوم حلقه شد.
محکم گرفتم لحظه آخر سرم محکم خورد به سرش که آخی گفت.
تعادلش و از دست داد،با هم محکم زمین خوردیم.
اخی گفتم و دستم و روی سرم گذاشتم.
سرم خورده بود به زمین،خیلی درد میکرد.
با چشمای چین خورده به اطراف نگاه کردم.
اولین چیزی ک دیدم ماین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت حدودا ۱۲ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۲۶۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Sara
70خاک تو گورم نهال این چی بود وای خدا😂😂😂 خیلی این پارت عالی بود هیجان داشت خنده داشت عالی مرسی مرجانی قشنگم💙