پارت چهل و هشتم

زمان ارسال : ۱۲۲۴ روز پیش

هول زده سرم و چرخوندم و ازش فاصله گرفتم:

-چیکار میکنی!

نیشخندی زد و سرش و بالا تر از حد معمول گرفت... مغرور!

-داشتم ازت تعریف میکردم.

سرفه مصلحتی کردم و نگاهم و بالا کشوندم و به چشماش زل زدم:

-خب!؟

با دست به ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید