سنسار (سَنسار) به قلم آمنه آبدار
پارت سی و سوم :
"پریزاد"
- چی؟
نگاهم روی جانان سر خورد...
گیج و منگ به او خیره شد؛ او نیز سکوت کرده و به من نگاه می کرد، ناگهان سکوت را شکست و با آخرین تن صدا و عصبانیت داد زد: چی داری میگی تو؟ ها؟ چی داری میگی؟ انوشا راستین کیه؟ به خدا تو دیوونه شدی، عقلتو از دست دادی. به من میگه مهتاپارتگذاری رمان به اتمام رسیده و برای چاپ ارسال شده. به همین علت دیگر امکان مطالعه رمان را ندارید.
مطالعهی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۴۸۶ روز پیش تقدیم شما شده است.
سحرجون
۹۰ ساله 81تسلیت🖤 بنظر من دوتا روح تو یع جسمن روح پریزاد و انوشا وقتی تو جنگل بودع این اتفاق براش افتاده🙄🙄❤️ ممنون از رمان خوبتون💋💋❤️❤️
۴ سال پیشدختر پاییز
۱۷ ساله 40سلام نوسینده عزیز بهتون تسلیت میگم و درباره ی رمان روح آنوشا وارد جسم پریزاد شده و پدر و مادرش هم اون تیکه از خاطراتو با هیپنوتیزم ازش پاک کردن و دلیل به یاد آوردن این خاطرات اومدن به شمال خونه ی خال
۴ سال پیشدختر پاییز
۱۷ ساله 30اومدن با خونه خالشه و بخاطر همین گاهی خاطرات آنوشا براش زنده میشن ممنون از رمان خوبتون واقعا عالیه و ذهن و درگیر میکنه امیدوارم پایان خوبی داشته تا ناامید نشیم از خوندش هر چند که تا الان عالیه😉
۴ سال پیشFilisiya
۱۳ ساله 30تسلیت میگم غم اخرتون باشه ممنون با اینکه عزادارید بازم هم پارت می زاری اونم طولانی خیلی قشنگ شده رمانت عالیه خانم آبدار تخیل قشنگی دارید بازم ممنونم😄
۴ سال پیشباک
80یه سوال برای چی تسلیت میگین ولی اگر یکی از اقوامشون فوت کرده خانوم ابدار خدا بیامرزتش و ایشالله غم اخرتون باشه به هر حال شما هم داغدارید و ما راضی نیستیم تند تند پارت بزارید
۴ سال پیشآتنا
۱۷ ساله 130چون خانوم آبدار مادربزگشون فوت کردن خدارحمتشون کنه خانوم ابدار رمانتون محشره بازم تسلیت میگم بهتون هروقت تونستید پارت بزارید ما مشتاق پارت های شما هستیم😻❤🌸
۴ سال پیشYou
21چه هیجانیییی با عرض تسلیت خدمت نویسنده رمان تون عالیه وی لطفا تند تند پارت بذارید♡
۴ سال پیشآتنا
۱۷ ساله 71سلام به نویسنده عزیز تسلیت میگم امیدوارم غم اخرت باشه🌸❤ رمانت عالیه نمیشه حدس زد من به خاطر همین عاشق شدم نمیشه فهمید پارت بعد چه اتفاقی میفته امیدوارم پارت های بعدی زودتر بزارید😻😝
۴ سال پیشRAHAII
10وایییی چه خفن شد
۴ سال پیشلاریسا
۱۶ ساله 41واییییی خیلی باحال هیجان انگیز شده فقد تو رو خدا یکم پارت ها رو طولانی تر کنید
۴ سال پیشتانیا
20اوه چه خفن بود 🤩😃😈
۴ سال پیشZahra
71نویسنده ی عزیز بهتون تسلیت میگم ولی اگه میتونین سریعتر بنویسید رمان به جاهای خیلی حساسی رسیده ممنون از رمان خوبتون
۴ سال پیشبرگزیده
62چه مخوففففففففف
۴ سال پیشدلسا
۱۷ ساله 91خیلی خفن ورازآلودشده خواهشمندم نویسنده جون پارت بیشتر وطولانی تر بزار🙏💜💜💙🖤
۴ سال پیش&
130واو چه جالب و خوفناک
۴ سال پیش
نیو
100این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
خانم ابدار تسلیت میگم بهتون،رمان فوق العادس انوشا هم فکر کنم همون دختری بود که ابتدای رمان تو تابوت انداختنش و به عبارتی زنده به گورش کردن،این وسط روحش به جسم پریزاد رفته و خاطراتش یادش میاد