آکرولیزیانا به قلم فاطمه عبدالله زاده
پارت هفده :
« چهار ساعت پیش»
بالش ها رو با نظم و ترتیب پشتم چیدم و با خیال راحت بهشون تکیه دادم؛ با پام میز رو به عقب تر پرده هول دادم و بعد از محکم کردن جاش لنگهام و روش ولو کردم.
با لبخند چشمهام رو بستم و شلنگ قلیون و به لبهام نزدیک کردم.
...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
..
253نمیدونم چرا وقتی نیوانه درحال فال گیری میبینم یاد گشت ارشاد میوفتم😂😂