طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت چهل و پنجم
زمان ارسال : ۱۲۲۸ روز پیش
کلافه از تنهایی و دردم زدم زیر گریه و با پشت دست موهام و از جلوی چشمم کنار زدم.
بیخیال شدم و بلند شدم و به کیفم چنگ زدم و سوییچ ماشین و برداشتم.
باید اول میرفتم یه جایی دستام و پانسمان میکردم بعدم برای تعمیر و تحویل ماشین و خرید بلیت می ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Fz
20الهی بمیرم واسه میلاد ಥ_ಥ ولی من عاشق همه شخصیتاشم ، بیشتر از همه شخصیت اصلیش❤️❤️❤️