طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت چهل و سوم
زمان ارسال : ۱۲۳۰ روز پیش
چاقو رو از دست پسر گرفت و پسر چاق با حرص تقلا میکرد اما میلاد با یه دست گردنش و گرفته و نمیزاشت تکون بخوره.
چاقو رو برد بالا و پسر دادی زد و میلاد چاقو رو تو شکم پسر فرو کرد.
با بهت جیغی زدم و دستم و رو از در ماشین گرفتم و به زور بلند ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
هِلن
20موافقم باهات