پارت پنجم

زمان ارسال : ۱۲۱۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه

خم شدم و تی شرتم و فوری تنم کردم مامان هم زمان در اتاق و باز کرد لیوان بزرگ شیشه ای نارنجی رنگ و ب سمتم اورد.

-آب پرتقال اوردم بیا بخور.

نفس نفس زنون... با استرس چشم از مامان گرفتم و دستم و ب سمت لیوان بردم.

سر انگشتام خنکای دیواره ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.