شومینه به قلم نرگس نعمت زاده
پارت چهل و ششم
زمان ارسال : ۱۴۳۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
با این حال، سعی کردم کمی مقاومت کنم.
- اعصابم خرده باید بکشم.
- گفتم نکش.
واقعا مریض بود و زبان نفهم.
با حرص سیگار را در مشتم له کردم و از پنجره پرت کردم بیرون.
حرص و غضب از حرکاتم مشخص بود. ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
یه بنده خِدا
۹۹ ساله 42عالی..رمان با جزییاته و نویسندم اولش اینوگفته اتفاقااینجور رمانا عالین... در ضمن کسایی که میگفتن ارامش ظالمه و به فکر حامی نیست.... اتفاقا خیلیم اخلاق و رفتارس خوبه. درسته گاهی زیادی مغروره ولی خوبه.