مدیر معاون (عشق سریالی) به قلم نسترن قره داغی
پارت پنجاه و هشتم :
متعجب از حرکت ایستادم و گیج سر تکون دادم که فوراً از روی کاپوته یه ماشین، کاسهی آشی برداشت و طرفم گرفت.
- بیا عزیزم این کاسه آش مال شماست؛ البته نذری نبود برای مهمونهامون درست کردیم، اما صبح که با خانومتون داشتید میرفتید بیرون، ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مهگل
۰۰ ساله 60🤣🤣🤣واااای مثه ی شیرمرد دلش بچه میخواد🤣😍اسید سولفوریک خط قرمزه نیازه هاااا مهراج خانه شیر مرد تم هواست باشه😁😂😂😂😂😂دمت گرم کلی خندیدم