مدیر معاون (عشق سریالی) به قلم نسترن قره داغی
پارت پنجاه و دوم :
بهت زده و گیج دهنم رو چند بار باز کردم، اما هیچ حرفی برای گفتن نداشتم و نهایتاً بستم.
ثمر امروز اصلا شیفتش نبوده و بعد به من؛ یعنی واقعا به من، رسماً دروغ گفته! چرا؟ نمیدونم و مهمتر از هر چیز اینکه با یه مرد غریبه، که سر جمع نها ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zahra
00فقط حرص خوردن میثم🤣🤣😆