بی محابا به قلم فاطمه عبدالله زاده
پارت چهارده :
با بی میلی بهشون دست کشیدم.
- خیلی خوشگلن.
لبخندی به پهنای صورتش زد و حق به جانب گفت: میدونم، حالا کدوم و میخوای بپوشی؟
با کلافگی ولشون کردم و روم و برگردوندم.
- بیخیال شو رانی.
به انتخاب خودش چند تا رو برداشت و ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
شیلا
511چون پارتاش کمه توجه ادمو زیاد جلب نمیکنه🙁🙁