پارت چهارده :

با بی میلی بهشون دست کشیدم.

- خیلی خوشگلن.

لبخندی به پهنای صورتش زد و حق به جانب گفت: می‌دونم، حالا کدوم و می‌خوای بپوشی؟

با کلافگی ولشون کردم و روم و برگردوندم.

- بی‌خیال شو رانی.

به انتخاب خودش چند تا رو برداشت و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.