مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت سی و هشتم
زمان ارسال : ۱۲۴۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
با دیدن نیما و به اجبار برای احترام به منصبش از جا برخاست و آهسته سلام کرد. نیما جلوتر آمد و پرسید:
- حالت بده؟ کاری ازم برمیاد؟
ستاره نگاهش را پایین انداخته و لب زد:
- بله، لطفا اجازهی مرخصی بدین تا برم خونه.
با شنیدن لحن خش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فاطمه
10وای ک من چقد باید حرص بخورم هر پارتی ک میخونم تنو بدنم میلرزه از دست این رامینو برزو و پارمیس ینی حتما باید یکی باشه گند بزنه ب زندگی همه