پارت سی و یکم

زمان ارسال : ۱۰۵۳ روز پیش

***

ساعتی از برگشتن ستاره به خانه‌اش بعد از ماه‌ها دوری می‌گذشت. دلش برای گوشه گوشه‌ی خانه و خاطراتش تنگ شده بود. بوی خوش شامی کباب در خانه پیچیده بود و صدای جلز ولز روغن به گوش می‌رسید. 

دخترک بعد از یک حمام مفصل و بیرون بردن خستگی از تن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید