پارت سی :



انگار که تازه دو هزاریش افتاده باشه، آهان آرومی نثارم کرد و فورا به سمت اتاق خواب راه افتاد؛ منم سری به نشونه‌ی تاسف تکون دادم و پشت سرش رفتم که با دیدن اتاق، میشه گفت یه سکته کامل رو زدم.

- چه خبره آقا؟ اینجا اتاق خوابه یا آتلیه؟ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.