پارت دویست و هشتم

زمان ارسال : ۱۰۷۴ روز پیش

کمی من و مون کرد و گفت:

گفتم که غلط کرد. خامه، جوونه. یه خریتی کرده.

ازت خواهش می کنم از تو هم از خر شیطون بیا پایین.

می دونم که تو نمی ذاری اون پسره رضایت بده. دقیقا هم نمی دونم چرا. 

ولی ازت می خوام بری بهش بگی بیاد شکایتش ر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید