مهجور عشق ( فصل دوم خواهر خوانده ) به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت هشتم
زمان ارسال : ۱۲۶۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
نیما مقابلش ایستاد، مستأصل و غمگین نگاهش کرد و گفت:
- قسم میخورم پای کسی در میون نیست پارمیس! فقط نمیخوام عجله کنیم و احساسی تصمیم بگیریم و بعد یه عمر پشیمون باشیم.
پارمیس سر به زیر انداخته و لحظهای سکوت کرد. صدای آلما از پشت درب اتاق ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
طنین
01ووویییی پارمیس چقد خوشگله من خیلی دوسش دارم بچه ها میگید زشته یا بختکه چون فک میکنید ستاره میخواد عاشقش و پارمیس بینشون قرار میگیره اگه شخصیت اصلی بود میگفتید خیلی خوشگه خیلی دوسش داریم