پارت بیست و دوم :

چیزی نگفتم تا ناراحت و نگران نشود. بعد از اینکه مطمئن شد که حالم خوب است، از اتاق بیرون رفت. نفس عمیقی کشیدم و نگاهم را در اتاق گرداندم... دلم نمی خواست سراغ آن ادکلن بروم ولی حسی وادارم می کرد نگاهی به آن ها بیاندازم.
با اینکه می دانستم دوباره حالم خراب می شود، از روی تخت پایی

پارتگذاری رمان به اتمام رسیده و برای چاپ ارسال شده. به همین علت دیگر امکان مطالعه رمان را ندارید.

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۱۴۹۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
نظر خود را ارسال کنید
ارسال نظر برای این رمان قفل شده است
آخرین نظرات ارسال شده
  • fatima

    50

    رمان خیلی خوبه من که کنجکاو شدم بقیشو بخونم واقعا از نویسنده تشکر میکنم به خاطر این رمان، من از نویسنده خواهش میکنم که زودتر بقیه پارت هارو بنویسه🙏🙏🙏🙏

    ۴ سال پیش
  • M

    ۱۳ ساله 10

    خیلی خوبه عالی ماه ولی چرا عکس نداره؟

    ۴ سال پیش
  • تیارانا

    ۱۵ ساله 10

    اوف چرا رمانو نمیزارین مردم اخه یعنی چی اگه نمینویسید بڭید😤😤😤😤😤😤😤

    ۴ سال پیش
  • mehra

    50

    رمانه خوبیه ممنون نویسنده عزیز ولی لطفا پارت هارو طولانی تر کنید خیلی کم هستش

    ۴ سال پیش
  • zahra

    ۱۳ ساله 60

    بابا من تا الان یه رمان معمایی هم نخوندم یعنی خوندم ولی نه در این حد فک کنم تا آخر رمان روانی بشم چه وضعشه تامیای بخونی تموم میشه حداقل تعداد پارت هارو زیاد کنید

    ۴ سال پیش
  • Sarina?

    ۱۵ ساله 42

    وای من ترسیدم خیلی زیادم نمی دونم چرا دیونم اخر شب میام این رمان رو می خونم خدایا همین امشب فردا میشینم تو جمع رمان رو می خونم من که می خونم از ترس دارم می لزم پری نترسه جاش بودم سکته رو زدم

    ۴ سال پیش
  • Aida

    50

    شاید هم این خاطرات مال یه نفر دیگه بوده و روح اون یک نفر در جسم پری زندگی میکنه

    ۴ سال پیش
  • Wolf

    110

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • mm

    ۱۹ ساله 40

    محشر بود

    ۴ سال پیش
  • دخترطبیعت

    51

    شاید امیرپدر پریزاد باشه وهردو قدرت هایی داسته باشند که باعث حال بد پریزاد شده

    ۴ سال پیش
  • یاشا

    ۲۲ ساله 30

    عالی بود ولی خیلی کم پارت میزارید لطفا زودتر پارت بزارید و زیاد تر

    ۴ سال پیش
  • آیدا

    ۱۴ ساله 40

    شایدم تو زندگیه قبلیش داداش داشته پدرام میتونه داداشش باشه چون اسماشونم به هم میخوره آره

    ۴ سال پیش
  • آیدا

    ۱۴ ساله 51

    فکر کنم امیر شوهرش بوده تو زندگی قبلی بعد میمیرن و دوباره متولد میشن امیر همه چیزو یادشه ولی پریزاد نه شاید حس کرده که پریزاد آشناس وگرنه میگفت

    ۴ سال پیش
  • نهال

    ۱۴ ساله 16

    راستش من یکی فکر میکنم که امیر باباشه. بعد بابا هه جنیه دختره رو میزاره پیش یه خانواده دیگگه... بعدشم این دوتا هم رو پیدا میکنن بعد....نمدونم

    ۴ سال پیش
  • RAHAII

    60

    وایییی غوداااا خیلی خفنههههه. حالا عاشق کی میشهههه اینو به من بگییید.

    ۴ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.