مدیر معاون ( آوارگان عشق ) به قلم نسترن قره داغی
پارت هشتاد و ششم
زمان ارسال : ۱۰۸۸ روز پیش
بی حرف از جاش بلند شد و خواست به سمت تخت بره که وسط راه متوقف شد و در نهایت با صدای کم جونی پرسید: هنوزم عاطفه رو دوست داری؟ لبخند روی لبم رو پررنگتر کردم و همون طور که توی جام دراز میکشیدم لب زدم: فکر کن یه درصد! اصلا از اولم نداشتم؛ منتها چون اول ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سوگی
۱۵ ساله 11اینجا چرا این نیاز اینقدر زشته🤢🤧