بی رویا به قلم الهه محمدی
پارت هفتاد
زمان ارسال : ۱۲۲ روز پیش
نگاهی به شیدانه انداخت و ادامه داد:
-یه نمایشنامهنویس رومانیاییه که قصد داشت تابلوی مورد علاقهشو به یه تاجر بفروشه. اما دل نداشت دست از تابلو بکشه. چون فکر میکرد اون تاجر استحقاق خرید تابلو رو نداره و از قدرت درکش دوره. اما بالاخره مجبور میشه تابلو رو به تاجر بده. چون نیاز داشته، مجبور میشه برای هدفش از مورد علاقهاش بگذره."
شیدانه متوجهی معنای حرفهای راد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.