پارت چهل

زمان ارسال : ۱۹۴ روز پیش

عکس ماه در آب تمیز استخر افتاده بود و شکوفه های خوش رنگ درخت ارغوان در نور نقره فام مهتاب جلوه گری می کردند. وصال با دیدن او و ابروهای درهم تنیده اش گفت: اوه اوه اخمشو ببین! باز کی فاز و نول مغزت رو به هم ریخته؟
ساناز که دم به دم شعله می کشید و دیواری کوتاه تر از وصال نمی یافت، توپ پرش را به تندی حواله اش کرد: تو دیگه حرف نزن تو بغلی. امشب از دست تو و اون پسر عموی دراز پات بدجور شکارم.
اب

66
20,465 تعداد بازدید
52 تعداد نظر
95 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید