پارت سی و چهارم

زمان ارسال : ۲۶۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه


دهانم را باز کردم تا سوالهای بی شمارم را بپرسم؛ اما هیچ صدای از نای خرابم بیرون نیامد.

با کف دستش ضربه ای روی پیشانیش کوبید و دفتریادداشت گوشی اش را تنظیم کرد و به دستم داد:

«من کابوس یه زن به اسم تارادیس رو می بینم که از یه شهر تو کونارا فرار کرد. این نفرین چه ربطی به من دارد؟»

نگاه سرگردان و یخ زده اش را روی صورت ترسانم دیدم.

با وجود خوردن شکلات گرم هنو

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسرا

    00

    الان رسیدن به تارادیس بعداون جنگلی که کولیها ضحافرستادن تاطلسم باطل چیه پس کجا بودعالیه طیبه خانم

    ۹ ماه پیش
  • طیبه حیدرزاده | نویسنده رمان

    اونجام خواهیم رسید، صبور باش.

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.