طعم تلخ زندگی به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت هفتاد و دوم
زمان ارسال : ۱۲۵۲ روز پیش
زهراخانوم کلید را توی قفل چرخاند و ناصر اخمآلود پا به حیاط گذاشت؛ زودتر از مادرش وارد خانه شد و بدون اینکه به نسیم سلام کند وارد آشپزخانه شد. نسیم جلوی تلوزیون نشسته بود و تای ابرویش را بالا انداخت:« علیک سلام بیتربیت!»
ناصر لیوان آب را یک نفس سرکشید و لیوان خالی را روی سن
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
الهه
120به سپهر نمیاد آدم خوبی باشه خدا کنه بین سپهر و نسیم خراب بشه و این محسن برگرده.