پارت هفتاد و دوم

زمان ارسال : ۱۲۵۲ روز پیش

زهراخانوم کلید را توی قفل چرخاند و ناصر اخم‌آلود پا به حیاط گذاشت؛ زودتر از مادرش وارد خانه شد و بدون اینکه به نسیم سلام کند وارد آشپزخانه شد. نسیم جلوی تلوزیون نشسته بود و تای ابرویش را بالا انداخت:« علیک سلام بی‌تربیت!»
ناصر لیوان آب را یک نفس سرکشید و لیوان خالی را روی سن
1393
277,909 تعداد بازدید
842 تعداد نظر
97 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • الهه

    120

    به سپهر نمیاد آدم خوبی باشه خدا کنه بین سپهر و نسیم خراب بشه و این محسن برگرده.

    ۳ سال پیش
  • صبا

    60

    عجب رمان باحالی ایول به نویسندش چقدپارت طولانی👌👌👌👌👌👌👌👌👌👏👏👏👏👏👏👏

    ۳ سال پیش
  • ^_^

    140

    سپهر بیشعور چه رفتار بدی با نسیم بیچاره داره 😡😡😡

    ۳ سال پیش
  • آرام

    314

    خداکنه بین سپهر و نسیم خراب نشه

    ۳ سال پیش
  • .

    200

    حس خوبی به اینده نسیم و سپهر ندارم🙁

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید