پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت بیست و سوم
زمان ارسال : ۲۶۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 11 دقیقه
پروانه از جا بلند شد، کمی در اتاق قدم زد وبا پایش خُرده شیشه های ادکلن هایش را لگد زد.
یکی از رژ لب هایش را برداشت ودرپوشش را باز کرد بعد روی آینه یک خط صاف کشید ودرپوشش را بست.
_توی حرومزاده داری برای من نقش بازی میکنی.
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آزاده دریکوندی
00ممکنه اونی که واقعا قصد جون پروانه رو داره یه جوری وانمود کنه که مثلا پروانه متوهمه!کار حامی نیست چند پارت پیش هم درموردش با مامانش حرف زد که یه نفر خواسته پروانه رو بکشه. من حدسم بهار بود و هنوزم هست