پارت بیست و سوم

زمان ارسال : ۲۶۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 11 دقیقه


پروانه از جا بلند شد، کمی در اتاق قدم زد وبا پایش خُرده شیشه های ادکلن هایش را لگد زد.

یکی از رژ لب هایش را برداشت ودرپوشش را باز کرد بعد روی آینه یک خط صاف کشید ودرپوشش را بست.

_توی حرومزاده داری برای من نقش بازی میکنی.

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.