بهترین غریبه ات می مانم به قلم محبوبه لطیفی
پارت سوم :
میان هیاهوی دست و شادی صدایی میشنوم. صدا آنقدر آرام است که اول شک میکنم که واقعا صدایی شنیدم یا نه. مجدد که صدای سلام را میشنوم، سرم را بلند میکنم. همان جوانی که نمی رقصید و فقط دست میزد، را کنار خود میبینم. پسری قد بلند با موهایی صاف و کوتاه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما

لطفا صبر کنید...
الهه
0موضوعش جذابه ولی کاش عامیانه تر مینوشتین یه حالت کتابی داره یه جاهایی