دادگاه مردگان به قلم سهیلا عبدی
پارت چهل و نهم
زمان ارسال : ۲۴۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
لحظاتی بعد چشمانش را باز کرد. با دیدن مردمکهای سرخ و گشاد شدهاش ته دل الکس خالی شد به قدری قدرتمند شده بود که قدرتش را نمیتوانست تحمل کند. بلا فاصله مچ دستانش را گرفت که دستانش سوختند و بخار از آنها متصاعد شد. انگار که تازه به خودش آمد سریع خودش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما