ناجوری به قلم مهدیه فیروزی
پارت یکم :
فصل اول: «شعلهای در دل خاکستر»
دستان ظریف، روشن و براقش بابت استفاده از مرطوبکننده را پس از کنار زدن پردهی حریر و سفید پنجرهی نسبتاً کوچک و مستطیلی اتاقش، به سمت دستگیرههای فلزی پنجره برد و هردو را سوی خود کشید. چشمان مشکی، براق و ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما

لطفا صبر کنید...
فخری
0تازه شروع کردم به نظرم رمان خوبی باشه حالا بخونیم ببینیم چی پیش میاد ممنون از زحمتی که میکشی مهدیه جان خسته نباشی عزیزم 🙏🏻❤