تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و دوازده :
با برگهی دادگاه به پزشکی قانونی آمده بودم تا گواهی عدم بارداریام را بگیرم. امروز مامان همراهم آمده بود. به خودم قول داده بودم تغییر کنم اما باز هم ته دلم از این همراهی راضی نبودم؛ همین که خودم صحنههای ناخوشایند پزشکی قانونی را میدیدم برایم کافی بود؛ دختران کم سن و سالی که عقد کرده و حالا قصد جدایی داشتند و برای تست بکارت آمده بودند، مردانی که دست و پایشان در تصادف یا دعوا شکسته بو
مطالعهی این پارت کمتر از ۹ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۳۱۷ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
ممنونم.🥰
۵ روز پیشمریم
00خیلی خوبه فقط خدا کنه اخرش با صدرا ازدواج کنه
۱۰ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
🥰🥰
۱۰ ماه پیشسیتا
00💐 حالا یه دفه هم تکراری گذاشتی ولی چیزی از ارزش کارت کم نمیکنه اشتباه پیش میاد
۱۱ ماه پیشماهرخ
20تکراری بود عزیزم عیدیتو پس گرفتی 🤣🤣🤣
۱۱ ماه پیشاسرا
40خانم اصغری گل مثل بقیه دوستان میگم تکرای
۱۱ ماه پیشمریم چرا تکراری بود
۴۵ ساله 40چرا تکراری بود
۱۱ ماه پیشآرزو
50چرا تکراری 😭😭😭
۱۱ ماه پیشعبدی
60این پارت تکراری بود عزیزم
۱۱ ماه پیشزهرا
50نویسنده جان این پارت که تکرار پارت دیروزیه
۱۱ ماه پیش
لیلا
00خیلی زیبا