تو نشانم بده راه به قلم فاطمه اصغری
پارت صد و ده :
آقای سلیمی تماس گرفته و اطلاع داده بود که با سمیر قرار گذاشته است و اصرار داشت خود من هم در این ملاقات باشم. میخواست با یادآورب مبلغ بالای مهریه، او را در لفافه تهدید و راضی به طلاق توافقی کند. من اما فکرهای دیگری در سر داشتم؛ او را سر قرار با سمیر میفرستم و خودم آماده میشوم تا به دیدن کس دیگری بروم. تنها کسی که تیغش در این ماجرا برش بیشتری داشت و اگر میخواست میتوانست کمکم کند آقا
مطالعهی این پارت کمتر از ۹ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۳۱۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
فاطمه اصغری | نویسنده رمان
👄👄👄
۷ ماه پیشیانا
00ای دادبیداد
۹ ماه پیشرها
10کسی که اشتباهی میکنه هیچوقت نبایدفرصت دوباره بهش داد
۱۱ ماه پیشسیتا
00کاش آدم های مثل مینو نبودن که اینطوری زندگی دیگران رو خراب کنن
۱۱ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
کاش...🌺
۱۱ ماه پیشAa
30عالی بود ممنون👏👏👏🙏🌼🌸🌺
۱۱ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
زنده باشید به مهر🌺
۱۱ ماه پیشاسرا
10عالیه خانم اصغری گل
۱۱ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
عاالی وجود گلتونه.🌺
۱۱ ماه پیشدلنیا
00رمانت عالیه🤍بعضی وقتا توی دنیای رمانت غرق میشم واقعا از ته دل حسش میکنم ♡
۱۱ ماه پیشفاطمه اصغری | نویسنده رمان
خوشحالم ازهمراهی گرمتون.
۱۱ ماه پیش
محبوبه
00عالی