پارت صد و سی و هشتم

زمان ارسال : ۱۹۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

پشت در بسته ایستاد. نفسی تازه کرد و اولین قدمش را سفت و محکم بر زمین گذاشت. شاید بعدها رحمت از تصمیم دخترش ناراحت می‌شد. شاید که تنهایی به خاتون فشار می‌آورد. شاید که عوام الناس به خریت ریشخندش می‌کردند و پشت سرش رجز می‌خواندند‌. ولی او می‌دانست که ح ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید