آقای ایگرگ (Mr.Y) به قلم مریم بهاور84
پارت نهم :
نشستم تو ماشین و درو کوبیدم.
کیفمو انداختم رو صندلی کناری و سرمو به تکیهگاه صندلی فشردم.
پلک بستم. دم و بازدم عمیقی گرفتم تا شاید توده توی گلوم برگرده اما... انگار خبر داشتم که چقدر بیفایدست و دارم خودم رو گول میزنم.
دستم رفت ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فف
00قق