پارت سوم :


- چرا انقدر غمگین؟

حامی که تو فکر بود بدون اینکه نگاهم کنه لبخند زد و گفت:

- خوبه دیگه، حداقل به حال خودتم نزدیکه. ولی قول میدم تلافی این حال بد و تو تولد بچه‌ها دربیاریم!

جوابی به این جمله ندادم. اون موسیقی و آرامش، صدا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.