پارت دوم :

و ناگهان لیلیان در را باز می‌کند و او به جلو پرتاب می‌شود، روی زمین چوبی خانه‌‌. سرش را بالا می‌برد تا با چشمان دودوزن و قهوه‌ای‌اش صورت دخترک را بیابد. انتظار هر چهره‌ و احساسی را دارد، خشم، نگرانی، دلخوری، حیرت، هیجان؛ اما جز بی‌تفاوتی چیزی در تیله ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.