تراشه مرگ به قلم نیلوفر سامانی
پارت هشتم :
دست به سینه ایستاده و تکیهاش را به دیوار داده بود.نگاهش بر روی اتاقی که در انتهای راهرو بود، ثابت مانده بود.
کمی آنطرفتر، چند دانشجوی دختر و پسر روی صندلی نشستهبودند و سرگرم بحث و گفتوگو بودند.گویا منتظر بودند تا نوبتشان برسد و وارد اتا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نفس
10چرا به الهه شک دارم؟