جادوی کهن - جلد اول پارسه به قلم فاطمه سادات هاشمی نسب
پارت بیست و ششم :
شهبانو دستش را صمیمانه پشت کمر آرزو نهاد و او را به طرف مسیری هدایت کرد. آندو نیز دنبالشان راه افتادند. شهبانو خندان گفت:
- ما به آن، آنپیما میگوییم. یعنی در آنی جای دیگری هستیم.
آرزو شاداب سرش را راضی تکان داد و اطراف را بیشتر بررسی کرد. صدای پناه به گوش رسید. قبول داشت که توضیحات شهبانو واقعا مفید بودند.
- در واقع توی آینده بهش طیالارض یا تلهپورت میگن. همون معنی ر
مطالعهی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۴ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
یه آدم
10از طریق سایت اگه میاید اپلیکیشن دنیای رمان رم نصب کنید
دیروزفاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
از توی اپلیکیشن بازه
دیروزفاطمه سادات حسینی
00چرا رمان بالا نمیاد
۲ روز پیشفاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
شاید نتتون ضعیفه یا***روشنه.
دیروزفاطمه سادات حسینی
10رمان قشنگیه من تاریخ وافسانه های ایران رو خیلی دوست دارم
۲ روز پیشفاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
باعث افتخار بندست.
دیروززهرا سادات هاشمی
10رمان جادوی کهن چیشدع؟ نمیتونم پیداش کنم؟ بخشهایی از رمان که احساس میکنم قراره خدا رو بشناسه و به خدا ایمان بیاره جذابیتش واسم خیلی زیاده و شاد عجیب باشه ولی نیل رام خیلی خوبه چون احساس میکنم قرار مثل من متحول بشه و منم این سکوت ناگهانی رو مثل نیل رام تجربه کردم و رمانایی که آموزندن خوبن
۱ هفته پیشفاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
هدف من هم نشون دادن همین بود عزیزم. خداروشکر که مفهوم رو رسونده. رمان رو باید ذخیره کنی که گمش نکنی.
۷ روز پیشزهرا سادات هاشمی
10بعضی جاها انقدر درگیر رمان میشی و دوست داری بقیشم زودتر بخونی که یادت میره نظری بنویسی اما رمان شما یکی از بهترین رمانایی که تا حالا خوندم قلمتون و نفستون ایشالا تا ابد حق و درجه یک باشه
۳ هفته پیشفاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان
واقعا نظراتتون از صمیم قلب بهم انرژی میدن. گاهی وقتی خسته میشم و ناامید از نوشتن، یاد کامنت هاتون میوفتم و انرژی دوباره در من فوران می کنه. ممنونم که هستید.
۳ هفته پیشفاطمه زهرا
00منم دوست دارم برم🥹
۳ هفته پیش
فاطمه سادات حسینی
10رمان عالیه فقط چرا بقیه رمان نمیاد وقفل هست